علت حرمت زنا

نیاز جنسی یک نیاز مشروعی است که خداوند متعال آن را در درون انسان گذاشته است و راه صحیح ارضای آن را نیز نشان داده است، تا انسانها با رعایت آثار مثبت آن را به دست آورند و دچار آثار منفی آن نشوند .

علت حرمت زنا را از دو جنبه می توان بررسی نمود، یکی جنبه حمایت خداوند متعال از حقوق افراد است و دیگری جنبه آثار وضعی که این عمل شنیع به دنبال دارد.

خداوند متعال با توجه به خالق بودن تمام جنبه های مخلوقات خود را می شناسد و مطابق آن و برای حمایت از حقوق آنها قوانینی را وضع می کند .

مثلا زنان با توجه به روحیه ی لطیفی که دارند ، و دوست دارند که از مورد حمایت و پشتیبانی قرار بگیرند یا به قول معروف دنبال پشتیبان می گردد و این ارتباطات نا مشروع به هیچ عنوان این جنبه زنان را در نظر نمی گیرد چرا که تنها هدفی که در آن دنبال می شود لذت جویی است.

البته این به آن معنا نیست که مردان از این رابطه آسیب نمی بینند بلکه می توان گفت آسیبی که مردان می بینند به مراتب بیشتر و شدیدتر از آسب زنان است،به این خاطر که علاوه بر اینکه خود دچار آثار وضعی آن اعم از بیماری های روحی و جسمی ، عذاب وجدان و ... می شوند، آغوش حلال پذیرای خود را نیز از دست می دهند، همانگونه که حجت الاسلام قرآئتی در تفسیر نور می نویسد: «زنا نکنید، تا همسران شما نیز به زنا آلوده نشوند. هر که به ناموس دیگران تجاوز کند، به ناموسش تجاوز خواهد شد. همان گونه که با دیگران رفتار کنید، با شما رفتار خواهد شد.[1]»

بنابراین می توان گفت خداوند متعال با این قانون را برای حمایت از حقوق بندگان خود در مقابل یکدیگر وضع نموده است .

علاوه بر آن با توجه به قانون علت و معلولی، هر عملی علتی دارد و خود نیز علت برای معلولی دیگر است؛ بحث روابط نا مشروع که روشنترین آن زنا می باشد نیز از این قاعده استثناء نیست و دارای عللی است که باعث افتادن در دام آن می شود و همچنین آثاری نیز دارد که از آن نشأت می گیرد .

یکی از مهمترین علتهایی که موجب حرمت روابط نامشروع و به طور مشخص زنا بیان شده است «فساد و تباهی جامعه» است .

خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: «وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنى‏ إِنَّهُ کانَ فاحِشَةً وَ ساءَ سَبیلاً [2]» و نزدیک زنا نشوید، که کار بسیار زشت، و بد راهى است!

علامه طباطبایی (ره) در تفسیر این آیه بحث مفصلی دارند و راه بد را همان راه تباهی و فساد معرفی می کنند[3].

زنا چگونه موجب فساد و تباهی بشر می شود؟

با توجه به اینکه دین مقدس اسلام دین تعقل ، تفکر و دلیل است ؛ معصومین (علیه السلام) به خوبی این پرسش را پاسخ گفته و علت حرمت زنا را بیان فرموده اند .

امام رضا (علیه السلام) در جواب نامه ای که از علت زنا سوال شده بود می نویسند:

 «وَ حَرَّمَ اللَّهُ تَعَالَى الزِّنَا لِمَا فِیهِ مِنَ الْفَسَادِ مِنْ قَتْلِ الْأَنْفُسِ وَ ذَهَابِ الْأَنْسَابِ وَ تَرْکِ التَّرْبِیَةِ لِلْأَطْفَالِ وَ فَسَادِ الْمَوَارِیثِ وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِکَ مِنْ وُجُوهِ الْفَسَادِ[4]» و خداوند زنا را حرام کرده بجهت فسادى که در آن پیدا مى‏شود از کشتار یک دیگر، در آمیختن و بهم خوردن نسل و تبار، ترک تربیت فرزندان، بر هم خوردن میراث و آنچه از این قبیل از اقسام فساد و تباهى است،

حدیث فوق به خوبی علت حرمت زنا را بیان فرموده و کاملا روشن می کند .

انسان عاقل نیز با اندکی تأمل و تفکر می تواند گوشه ای از تباهی هایی که این عمل شنیع به وجود می آورد را بر شمارد از جمله :

1- موجب گسترش بیماری های مختلف :

گسترش روابط نامشروع و زنا در جامعه باعث به وجود آمدن یا گسترش بسیاری از بیماری های روحی و جسمی می گردد، که می توان از بیماری های مقاربتی مانند ایدز و غیره نام برد.

باعث از هم پاشیدگی خانواده :

2- علت دیگری که می توان برای حرمت زنا تصور نمود، از هم پاشیدگی خانواده ها است .

گسترش فحشا و عمل شنیع در جامعه به وجوه گوناگون کانون خانواده را مورد هجوم و در معرض خطر از هم پاشیدگی قرار می دهد:

1- موجب سلب اعتماد در میان اعضای خانواده می گردد.

اعتماد یکی از سرمایه های ارزشمندی است که برای بقای روابط نقشی اساسی ایفا می کند؛ گسترش عمل زنا باعث می شود که این اعتماد در میان اعضای خانواده مخصوصا میان زن و شوهر از بین برود و موجب از هم پاشیدگی کانون خانواده گردد.

2- موجب کاهش محبت و صمیمیت در خانواده می گردد.

با مطالعه روحیات زن و مرد درمی یابیم که زن و مرد هر دو نیاز به مهر و محبت از سوی اطرافیان در خود احساس می کنند هر چند که این احساس نیاز در زنان بیشتر از مردان جلوه می نماید.

روابط نامشروع خارج از چهارچوب خانواده باعث تخلیه این نیاز گردیده و روز به روز فاصله میان زن و شوهر را زیاد می گرداند.(به علت اختصار از توضیح بیشتر خودداری می کنیم)

بغیر از این دو وجه ، وجه های زیادی را می توان عنوان نموده ولی برای رعایت اختصار از ذکر آنها خود داری می کنیم .

جهت متالعه بیشتر مراجعه کنید به :

1. ترجمه المیزان، ج‏13، ص: 118
2. نسیمی از بهشت ، اسد الله محمدی نیا
3. دختران می پرسند چرا؟ ، اسدالله محمدی نیا